دایانا پرنس به همراه همسرش در خانه بود و به بیرون پنجره نگاه می کرد. ونسا سیج در خیابان قدم زد و آنها را به داخل خانه فراخواندند. پس از مدتی نشستن ، مادر وانسا شروع به گرفتن دست در مقابل شوهر دایانا کرد که به نوبه خود اعتراض نکرد و گفت که دهانش را مکیده است. این دو خانم در عوض شروع به استفاده از عضو مرد کردند. هر انجمن کیر و کس یک به نوبه خود جای واژن خود را گرفت. در حالی که یکی روی آلت تناسلی خود خنجر می زند ، دیگری گاه برای کشیدن آن ، آن را می کشد. وقتی مرد دهان ونسا را تمام کرد و آن را با تقدیم پر کرد ، به سمت دیانا رفت ، سر خود را عقب انداخت و نیمی از تقدیر را از دهان به دهان گذاشت.